انشا

انشا در مورد یک روز سرد زمستانی با مقدمه بدنه نتیجه

نوشتن انشا فرصتی است برای بیان احساسات، تخیل و خلاقیت. با هر جمله‌ای که روی کاغذ می‌آوریم، پنجره‌ای به دنیایی تازه باز می‌شود و توانایی تفکر و تحلیل ما تقویت می‌شود. «زنگ انشا» همراه شماست تا با ایده‌ها و راهنمایی‌های متنوع، این مسیر زیبا را جذاب‌تر و پربارتر کنید. هر انشا یک داستان تازه است که از دنیای ذهن شما روایت می‌شود! در ادامه “انشا در مورد یک روز سرد زمستانی با مقدمه بدنه نتیجه” برای شما آماده کرده ایم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

⭐⭐انشا اول در مورد یک روز سرد زمستانی⭐⭐

مقدمه:
روز سرد زمستانی از هفته های آخر آذر شروع می شود. یک روز طبق معمول صبح زود برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار شدم، سرمای بسیار شدیدی را احساس کردم، دست و پاهایم از سرما بی حس شده بود، بینی، گوش و پاهایم یخ زده بود.

بدنه:
هوا مه آلود بود و چیزی دیده نمیشد. تمامی خیابان ها پوشیده از برف بود. یخبندان تمام گلها و گیاهان را پوشانده بود. منتظر سرویس مدرسه ام شدم اما وقتی متوجه شدم نیامد فهمیدم امروز به دلیل برودت هوا مدارس تعطیل است. با عجله به خانه رفتم، یک فنجان چای خوردم تا گرم شوم بعد رفتم زیر پتو و خوابیدم. اما بازهم از سرما می لرزیدم و دستانم تقریبا فلج شده بود. تقریبا همه ما در روزهای سرد زمستانی کت و شلوارهای پشمی، پالتو، بارانی و دستکش می پوشیم. در روزهای سرد زمستانی دندان هایمان به هم می خورد و می لرزد و دست و پاها از سرما قرمز و متورم می شوند.

اگرچه زمستان فصل مورد علاقه من است اما روزهای سرد زمستانی برای همه سخت می باشد و باعث می شود به همان اندازه که زمستان را دوست دارم ازش متنفر شوم چون به فکر بی خانمان ها یا متکدیانی هستم که لباس مناسب برای روزهای سرد زمستانی ندارند. اگر توانایی مالی دارید پتوهای ارزان قیمت بخرید، هر هفته یک بار یا به دلخواه، برای برخی از افراد بی سرپرست غذا درست کنید، یا با سازمان و نهادهای معتبر که برای نجات مردم از زمستان فعالیت دارند، کمک کنید. من به عنوان یک شهروند، اولین وظیفه خود را کمک و محافظت از افراد بی پناه می دانم. بنابراین، با حداکثر توان خود به این افراد کمک می کنم.

نتیجه:
در روزهای سرد زمستانی من دوست دارم در خانه بمانم و با نشستن در کنار پنجره، بارش برف را تماشا کنم و شکلات داغ سرو کنم. همینطور با نشستن کنار شومینه یکی از کتاب هایم را می خوانم. اینها کارهایی است که در زمستان وقتی نمی توانم برای بازی با دوستانم بیرون بروم، مرا سرگرم می کند. من معتقدم در روزهای سرد زمستانی باید زیر پتو دراز کشید و از تنبلی در زمستان لذت برد.

⭐⭐انشا دوم در مورد یک روز سرد زمستانی⭐⭐

مقدمه:
زمستان سردترین فصل سال است. در این فصل از سال می توان آدم برفی درست کرد و از بازی هایی مانند برف بازی و هاکی روی یخ لذت ببریم.

بدنه:
تعطیلات مدرسه معمولا در ماه های زمستان بسیار زیاد است. روزها کوتاهتر و شبها در این مدت طولانی تر می شوند و نوشیدنی های گرم مانند قهوه و چای بیشتر از فصول دیگر استفاده می شود.

با وجود اینکه زمستان سرد است، من دوست دارم همچنان بیرون بروم و از زیبایی های این فصل لذت ببرم. در زمستان برف، یخ، دمای سرد همه ما را فرا می گیرد. در این فصل غذاها و نوشیدنی های متفاوتی سرو می شود که بدن را گرم نگه دارند. به نظر من، فصل زمستان همیشه زیباتر از فصل های دیگر است.

شاید جالب باشد بدانید، مارمولک ها در زمستان به خواب زمستانی می روند. در زمستان هیچ مارمولکی نمی توانید پیدا کنید.

نتیجه:
من همیشه از لحظات زیبای فصل زمستان لذت می برم زیرا بسیار کمیاب و همیشه خاص هستند و ما بچه ها عاشق زمستان هستیم.

نوشتن انشا، سفری است به دنیای اندیشه و احساس که با هر کلمه جان می‌گیرد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد و به خلق انشایی زیبا کمک کرده باشد. اگر از این مقاله لذت بردید، حتماً به «زنگ انشا» سر بزنید و با دیگر مطالب ما همراه شوید تا تجربه‌ای لذت‌بخش‌تر از نوشتن داشته باشید. خوشحال می‌شویم نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما به اشتراک بگذارید تا «زنگ انشا» همراه بهتری برای شما باشد!

منبع
preservearticlesinvestmentcagepersonal-statement-writerbartleby
دکمه بازگشت به بالا