انشا

انشا در مورد همسایه با مقدمه بدنه نتیجه

نوشتن انشا فرصتی است برای بیان احساسات، تخیل و خلاقیت. با هر جمله‌ای که روی کاغذ می‌آوریم، پنجره‌ای به دنیایی تازه باز می‌شود و توانایی تفکر و تحلیل ما تقویت می‌شود. «زنگ انشا» همراه شماست تا با ایده‌ها و راهنمایی‌های متنوع، این مسیر زیبا را جذاب‌تر و پربارتر کنید. هر انشا یک داستان تازه است که از دنیای ذهن شما روایت می‌شود! در ادامه “انشا در مورد همسایه با مقدمه بدنه نتیجه” برای شما آماده کرده ایم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

⭐⭐انشا اول در مورد همسایه⭐⭐

مقدمه:
همسایه‌ها کسانی هستند که در کنار ما زندگی می‌کنند. خانه‌های آن‌ها نزدیک خانه‌ی ماست و ما آن‌ها را هر روز می‌بینیم. داشتن همسایه‌های خوب، زندگی را شیرین‌تر می‌کند. وقتی با همسایه‌های خود خوب رفتار کنیم، آن‌ها هم با ما مهربان می‌شوند.

بدنه:
وقتی من و خانواده‌ام به خانه‌ی جدیدمان آمدیم، همسایه‌هایمان خیلی خوش‌آمد گفتند. آن‌ها برای ما شیرینی آوردند و ما را با محل آشنا کردند. حالا هر روز که به مدرسه می‌روم، همسایه‌مان که یک خانم مهربان است، به من لبخند می‌زند و سلام می‌دهد. وقتی برف می‌بارد، پدرم و همسایه‌ها با هم برف‌ها را از جلوی خانه‌هایمان کنار می‌زنند.

ما هم با همسایه‌هایمان کمک می‌کنیم. وقتی همسایه‌ای به سفر می‌رود، ما گلدان‌هایش را آب می‌دهیم یا نامه‌هایش را از جلوی در برمی‌داریم. اگر همسایه‌ای مشکلی داشته باشد، همه دست به دست هم می‌دهیم تا کمکش کنیم.

نتیجه:
همسایه‌ها مثل یک خانواده‌ی بزرگ هستند. اگر ما به همسایه‌هایمان احترام بگذاریم و مهربان باشیم، آن‌ها هم همیشه در کنار ما خواهند بود. زندگی در کنار همسایه‌های خوب باعث می‌شود همه احساس خوشحالی و امنیت کنند.

⭐⭐انشا دوم در مورد همسایه⭐⭐

مقدمه:
این حرف مادربزرگم که همیشه می گفت همسایه خوب نعمت بزرگی است را هیچ گاه فراموش نمی کنم.

بدنه:
ما یک همسایه ایده آل داریم، او فردی مهربان، دلسوز و شاد است، هر زمان که به نصیحت یا کمک او نیاز داشته باشم به من کمک می کند.

همسایه ما فداکارترین آدمی است که تا به حال دیده ام و تقریباً عضوی از خانواده ما شده است. من هیچ چیز را از او پنهان نمی کنم. زیرا نسبت به من احساس همدردی، عشق و علاقه دارد. من در جشن تولد و شادی هایم همیشه او را به خانه مان دعوت میکنم. البته ما همسایه های زیادی داریم که اکثر آنها بسیار خوب هستند بهترین همسایه ما آقای سعادت که یک پزشک حرفه ای است.

من اغلب بعد از مدرسه به خانه او سر می زنم و کلی به من شکلات و تنقلات می دهد. آقای سعادت آدم بسیار سخت کوشی است همیشه لبخند بر لب دارد و مرتباً به پیاده روی عصرگاهی می رود و همیشه لباس های تمیز و مرتب به تن دارد.

از آنجایی که همسایه ما پزشک است به هر موضوعی تسلط خوبی دارد به همین خاطر اغلب از او می خواهم که در انجام وظایفم به من کمک کند. اغلب اوقات برای یادگیری با او وقت می گذرانم و دعوای بین همسایه های دیگر را نیز حل و فصل میکند.

نتیجه:
از نظر من همسایگان واقعی کسانی هستند که شادی و غم هایشان را مانند یک خانواده با یکدیگر به اشتراک میگذارند و به قدری با آنها صمیمی هستیم که آنها را در هر مناسبت خاص مانند تولد، سالگرد یا گردهمایی ها دعوت می کنیم.

⭐⭐انشا سوم در مورد همسایه⭐⭐

مقدمه:
ما در روستا زندگی می کنیم و خانه مان توسط خانه های دیگر احاطه شده است. ما در روستایمان محیطی آرام داریم که آن هم به دلیل همسایگان خوبمان است.

بدنه:
آقای میدانی همسایه ما است او مرد بسیار سخت کوشی است و همه مردم روستا به او احترام زیادی می گذارند. او قلب دلسوزی دارد و به بسیاری از کودکان فقیر کمک می کند تا تحصیلات شان را ادامه دهند.

آقای صادق همسایه ما است او مردی دوست داشتنی با قلبی مهربان است که همیشه آماده کمک به مردم است او فردی مذهبی است و همیشه به فقرا و نیازمندان کمک می کند. من آقای صادق را دوست صمیمی و دلسوز خود می دانم و یکی از نعمت های بزرگی که خداوند به من داده است. علاوه براین، او با همسایگانش بسیار خوش برخورد است و در غم و شادی آنها شریک است. همیشه حتی در سخت ترین شرایط فردی خونسرد و مهربان است.

همه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به طور روزمره با افراد زیادی از جمله همسایگانمان سر و کار داریم. همسایه ها مجموعه ای از افراد هستند که در اطراف خانه ما زندگی می کنند و هر روز آنها را ملاقات می کنیم.

همسایه های خوب زندگی ما را شاد می کنند و همسایه های بد برعکس عمل می کنند. من خوش شانس هستم که دو خانواده خوب در همسایگی ما زندگی می کنند.

همه ما شادی ها و غم هایمان را مانند دوستان واقعی با یکدیگر به درمیان می گذاریم. ما عصرها با هم بازی می کنیم، در حالی که والدینمان با یکدیگر صحبت می کنند. گاهی اوقات سوءتفاهم هایی پیش می آید که سعی میکنیم آن را نادیده بگیریم.

نتیجه:
در کل، همه ما همیشه آماده کمک به یکدیگر هستیم. من خیلی خوش شانس هستم که همسایه های خوبی دارم. ای کاش همه به اندازه کافی خوش شانس باشند که بتوانند در کنار همسایه های خوب زندگی کنند.

نوشتن انشا، سفری است به دنیای اندیشه و احساس که با هر کلمه جان می‌گیرد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد و به خلق انشایی زیبا کمک کرده باشد. اگر از این مقاله لذت بردید، حتماً به «زنگ انشا» سر بزنید و با دیگر مطالب ما همراه شوید تا تجربه‌ای لذت‌بخش‌تر از نوشتن داشته باشید. خوشحال می‌شویم نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما به اشتراک بگذارید تا «زنگ انشا» همراه بهتری برای شما باشد!

منبع
englishsummary2classnotesallparagraphilmihubmystudentsessays
دکمه بازگشت به بالا