انشا

انشا در مورد شانس با مقدمه بدنه نتیجه

نوشتن انشا فرصتی است برای بیان احساسات، تخیل و خلاقیت. با هر جمله‌ای که روی کاغذ می‌آوریم، پنجره‌ای به دنیایی تازه باز می‌شود و توانایی تفکر و تحلیل ما تقویت می‌شود. «زنگ انشا» همراه شماست تا با ایده‌ها و راهنمایی‌های متنوع، این مسیر زیبا را جذاب‌تر و پربارتر کنید. هر انشا یک داستان تازه است که از دنیای ذهن شما روایت می‌شود! در ادامه “انشا در مورد شانس با مقدمه بدنه نتیجه” برای شما آماده کرده ایم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

⭐⭐انشا اول در مورد شانس⭐⭐

مقدمه:

شانس یکی از کلمات جالبی است که همه ما در زندگی‌مان با آن برخورد کرده‌ایم. شانس یعنی فرصتی که ممکن است به ما کمک کند یا باعث خوشحالی‌مان شود. بعضی اوقات، شانس به ما لبخند می‌زند و گاهی هم نه! بیایید با هم درباره شانس بیشتر صحبت کنیم.

بدنه:

شانس می‌تواند در موقعیت‌های مختلف ظاهر شود. مثلاً وقتی که در مدرسه امتحان می‌دهیم، ممکن است سؤال‌هایی بیاید که ما به راحتی از آن‌ها جواب بدهیم. اینجا شانس به ما کمک کرده است. یا مثلاً وقتی که در یک بازی شرکت می‌کنیم و ناگهان برنده می‌شویم. احساس خوشحالی و هیجان زیادی داریم.

اما شانس همیشه خوب نیست. ممکن است ما در یک روز بد با شانس بدی روبه‌رو شویم. مثلاً اگر در یک روز بارانی فراموش کنیم چترمان را ببریم و خیس شویم. در اینجا شانس به ما لبخند نزده است!

همچنین، شانس می‌تواند در دوستی‌ها هم تأثیرگذار باشد. شاید شما یک دوست جدید پیدا کنید که خیلی با هم سازگار باشید و این یک شانس خوب برای شما باشد.

نتیجه:

در نهایت، شانس یک موضوع جالب و پیچیده است. بعضی وقت‌ها به ما کمک می‌کند و بعضی وقت‌ها ما را آزمایش می‌کند. مهم این است که ما بتوانیم از هر شانس خوب یا بدی که به ما می‌رسد، درس بگیریم و با امید و شجاعت به جلو برویم. به یاد داشته باشیم که شانس تنها یک قسمت از زندگی ماست و خودمان هم می‌توانیم با تلاش و کوشش، شانس‌های بیشتری برای خود بسازیم!

⭐⭐انشا دوم در مورد شانس⭐⭐

مقدمه:
اغلب ما به شانس اعتقاد داریم. من به قدرت شانس ایمان دارم و معتقدم بعضی مواقع با وجود تلاش فراوان شانس جواب می دهد. برای همه ما اتفاق افتاده که در زندگی شانس باعث تغییر زندگی و بروز شادی در ما شده است.

بدنه:
همه مردم در زندگی خود خوش شانسی یا بدشانسی را تجربه کرده اند. شانس آوردن تحت اختیار ما نیست و به خودی خود به وجود می آید. درک این موضوع برای اغلب مردم دشوار است. ولی در هر صورت من به شانس اعتقاد دارم زیرا بدون آن دنیا متفاوت تر می شد.

یک نمونه از شانس که در زندگیم اتفاق افتاده این بود که وقتی من و خانواده ام در تعطیلات بهاری به منطقه کوهستانی رفتیم هوا بارانی و مه آلود بود. دو مسیر شرق و غرب برای رفتن به کوه وجود داشت ما تصمیم گرفتیم از سمت شرق به سمت کوه برویم و برنامه ریزی کرده بودیم که از سمت غرب برگردیم. در مسیر برگشت، گرم صحبت شدیم و حواس‌مان پرت شد و به جای غرب، از سمت شرق برگشتیم. در همین حین متوجه صدای وحشتناکی از جاده غربی شدیم و فهمیدیم در قسمت غرب جاده سنگ در جاده ریزش کرده و فضای کمی برای عبور ماشین وجود دارد. اما ما شانس آوردیم که به طور اتفاقی از قسمت شرق رفتیم و توانستیم جان سالم به در ببریم. برخی افراد به شانس اعتقادی ندارند و برخی هم معتقدند که همه چیز شانسی اتفاق می افتد.

نتیجه:
به هر حال، شانس مانند هوایی که تنفس می کنیم نامرئی و غیر قابل لمس است اما تاثیر قابل توجهی بر زندگی دارد.

⭐⭐انشا سوم در مورد شانس⭐⭐

مقدمه:
زمانی که من به دنیا آمدم، خانواده ای بسیار فقیر بودیم و افراد و خانواده های بسیار مرفهی همسایه ما بودند. وقتی به بچه همسایه‌مان نگاه می‌کردم، آرزو می‌کردم که ای کاش من هم مثل آنها خوش شانس بودم.

بدنه:
متولد شدن در خانواده ای ثروتمند و موفق را شانس می دانستم در حالی که من در فقر به سر می بردم. پدر و مادر من مجبور بودند دو برابر والدین بچه های پولدار کار کنند، فقط برای اینکه بتوانند از پس هزینه های اولیه زندگیمان برآیم.

پدرم در هتل‌ها و رستوران‌ها ظرف ها را می شست و بعد از چند سال آشپز شد. یکی از هتل‌هایی که پدرم در آن کار می‌کرد، به او پیشنهاد داد که آشپزی کند. پدرم نیز با خوشحالی از این فرصت استفاده کرد و به زودی درآمد خوبی درآورد. پدرم مجبور بود برای کسب درآمد بیشتر در دو رستوران کار کند، زمانی که من در مدرسه بودم، او تمام وقت کار می کرد. من معتقدم ما شانس آوردیم که پیشنهاد کاری به پدرم داده شد. البته ما شانس را با تلاش خودمان می سازیم، والدینم فاقد تحصیلات رسمی بودند اما همسایگان مرفه، از ثمره سخت کوشی خود در دوران مدرسه توانسته بودند مشاغل پردرآمد پیدا کنند. اما اکنون خوشحالم که می گویم بعد از هفت سال کار عالی داریم و مانند همسایه هایمان ثروتمند هستیم.

ناگفته نماند که زندگی ای که خانواده من از سر گذرانده اند یک درس حیاتی به من داد زیرا شروع به ایجاد زندگی مستقل خود می کنم و امیدوارم در آینده ای نزدیک یک خانواده ایجاد کنم. از زمانی که من به دنیا آمدم، درس‌های زیادی می‌توانم از تجربه آنها بگیرم. همانطور که هر روز زندگی می کنم، از پدر و مادرم به خاطر تمام کارهایی که برای من و خودشان انجام داده اند سپاسگزارم. من سخت کوشی را در زندگی خود به کار می برم و امیدوارم بتوانم از طریق آن شانس خودم را به دست بیاورم.

نتیجه:
افراد خوش شانس داستان های متفاوتی در مورد موفقیت دارند. جالب اینجاست که فقط سخت کوشی باعث موفقیت نمی شود، بلکه باید فرد خوش شانسی نیز بود تا موفقیت شما را به همراه داشته باشد. بنابراین شکی نیست که شانس در موفق بودن نقش دارد.

نوشتن انشا، سفری است به دنیای اندیشه و احساس که با هر کلمه جان می‌گیرد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد و به خلق انشایی زیبا کمک کرده باشد. اگر از این مقاله لذت بردید، حتماً به «زنگ انشا» سر بزنید و با دیگر مطالب ما همراه شوید تا تجربه‌ای لذت‌بخش‌تر از نوشتن داشته باشید. خوشحال می‌شویم نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما به اشتراک بگذارید تا «زنگ انشا» همراه بهتری برای شما باشد!

منبع
edgearticlesbartlebythisibelievegrabmyessay
دکمه بازگشت به بالا