انشا

انشا تعطیلات تابستان را چگونه گذراندید با مقدمه بدنه نتیجه

نوشتن انشا فرصتی است برای بیان احساسات، تخیل و خلاقیت. با هر جمله‌ای که روی کاغذ می‌آوریم، پنجره‌ای به دنیایی تازه باز می‌شود و توانایی تفکر و تحلیل ما تقویت می‌شود. «زنگ انشا» همراه شماست تا با ایده‌ها و راهنمایی‌های متنوع، این مسیر زیبا را جذاب‌تر و پربارتر کنید. هر انشا یک داستان تازه است که از دنیای ذهن شما روایت می‌شود! در ادامه “انشا تعطیلات تابستان را چگونه گذراندید با مقدمه بدنه نتیجه” برای شما آماده کرده ایم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

⭐⭐انشا اول تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:

تابستان، فصلی پر از شادی و نشاط است که فرصتی برای استراحت و بازسازی انرژی فراهم می‌کند. این فصل برای بسیاری از ما با خاطراتی به‌یادماندنی همراه است که در کنار خانواده و دوستان شکل می‌گیرد. امسال تابستان من نیز پر از تجربه‌های تازه و لحظات زیبا بود که می‌خواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم.

بدنه:

در آغاز تابستان، تصمیم گرفتم زمان بیشتری را در طبیعت سپری کنم. همراه خانواده به مناطق سرسبز و کوهستانی رفتیم و چند روزی را در کنار رودخانه و میان درختان گذراندیم. هوای پاک و صدای آرامش‌بخش آب، خستگی یک سال را از تنم بیرون کرد.

در کنار طبیعت‌گردی، تابستان امسال فرصتی شد تا مهارتی جدید یاد بگیرم. به کلاس آموزش شنا رفتم و توانستم بعد از چند جلسه، به‌راحتی در آب شنا کنم. این تجربه به من اعتمادبه‌نفس بیشتری داد.

علاوه بر این، وقت بیشتری را برای مطالعه اختصاص دادم. چند کتاب داستان خواندم که هر کدام دنیایی جدید را به رویم گشود. همچنین با دوستانم به فعالیت‌های گروهی مانند بازی‌های دسته‌جمعی و تماشای فیلم پرداختیم که لحظات شادی‌بخش و فراموش‌نشدنی‌ای را برایمان رقم زد.

یکی از بهترین بخش‌های تابستان، سفر به شهر مادربزرگم بود. دیدار با اقوام و شنیدن خاطرات قدیمی از زبان مادربزرگ و پدربزرگ، برایم بسیار دلنشین بود. این سفر نه‌تنها تفریحی بود، بلکه به من حس نزدیکی بیشتری به خانواده داد.

نتیجه:

تابستان امسال با تمامی لحظات شیرین و خاطره‌انگیزش به پایان رسید. این تعطیلات به من فرصت داد تا هم استراحت کنم و هم تجربه‌های جدیدی کسب کنم. حالا با انرژی بیشتری آماده شروع سال تحصیلی جدید هستم و امیدوارم بتوانم از این تجربه‌ها در مسیر پیشِ رو استفاده کنم. تابستان، فصل خاطره‌هاست و من از لحظه لحظه‌اش لذت بردم.

⭐⭐انشا دوم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه: تابستان، فصل دوست‌داشتنی‌ای است که بچه‌ها به خاطر تعطیلات مدرسه بسیار منتظر آن هستند. در این فصل، روزها طولانی‌تر و آفتاب روشن‌تر می‌شود. من هم در این تابستان یک سری کارهای جالب و هیجان‌انگیز انجام دادم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم.

بدنه: در ابتدای تابستان، به همراه خانواده‌ام به یک سفر به شمال کشور رفتیم. آنجا، هوای مطبوع و دریا بسیار زیبا بود. هر روز به ساحل می‌رفتیم و بازی می‌کردیم. من و خواهرم در دریا شنا می‌کردیم و قلعه‌های شنی می‌ساختیم. شب‌ها هم کنار آتش، داستان‌های جالبی تعریف می‌کردیم و کباب می‌خوردیم.

بعد از سفر، بیشتر وقتم را با دوستانم سپری کردم. به پارک می‌رفتیم و دوچرخه‌سواری می‌کردیم. همچنین یک روز به باغ وحش رفتیم و با حیوانات مختلف آشنا شدیم. من از دیدن شیرها و فیل‌ها خیلی خوشحال شدم.

در آخر تابستان، کمی هم وقت گذاشتم تا کتاب‌های جدید بخوانم. خواندن داستان‌های مختلف به من کمک کرد تا تخیلم بیشتر پرواز کند و دنیای جدیدی را کشف کنم.

نتیجه: در کل، تعطیلات تابستان برای من بسیار لذت‌بخش و پر از خاطرات خوش بود. من از همه‌ کارهایی که انجام دادم خیلی خوشحالم و دوست دارم تابستان بعدی هم دوباره همین کارها را تکرار کنم. این تعطیلات به من یاد داد که چقدر زندگی پر از لحظات شاد و هیجان‌انگیز است و چقدر مهم است که از هر لحظه‌اش لذت ببریم.

⭐⭐انشا سوم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
تابستان که فصل دوم سال می‌باشد در آن روزها بلند و شبها کوتاه و هوا گرم می‌شود. میوه‌های مختلف می‌رسد درختان همهٔ ی سر سبز و خرم بوده و برای مسافرت به نقاط سرد سیر کوهستانی مناسب می‌باشد.

بدنه:
اوایل تابستان امسال به یکی از روستاهای اصفهان که خیلی هوای آن مطبوع و مناسب می‌باشد رفتیم. دراین دهکده که در دامنه کوه بزرگی واقع شده و قسمتی از آن داخل دره‌ای زیبا و خوش آب و هوا قرار گرفته پرندگان با صداهای مختلف و دلنواز چه چه می‌زدند در اوایل تیرماه عازم مسافرت به این دهکده شدیم.

قسمتی از این مسافرت را با قطار شروع نموده و قسمت دیگر آنرا با خودرو و قسمت آخر را که راههای کوهستانی داشت با اسب راه آنرا طی نمودیم و نزدیک ظهر وارد این دهکده شدیم.

واقعاً هوای آن خیلی سالم و خوب بود عموی ما که در آن دهکده ساکن بود با گرمی ما را پذیرفت و استقبال نمود هوای آن دهکده طوری بود که خستگی سکونت در شهر با دودهای فراوان را از تن ما بدر کرد و به اصطلاح بسیار سفر باید تاپخته شود خامی.

گردش در دهکده، دیدن مناظر قشنگ، تماشای کوهها و دیدن درختان خرم و محصولات این آبادی و هوای پاک آن به تن ما جان تازه‌ای داد هر روز با برنامه معین ورزش می‌کردیم و در کنار رودخانه شنا و ماهیگیری می‌نمودیم

ظهرها به مسجد روستا رفته و در نماز جماعت شرکت می‌نمودیم شبها نیز در جمع روستائیان که از کار خسته مراجعت کرده بودند شرکت می‌کردیم چون هوای دهکده صاف و روشن بود ماه و ستارگان در آسمان می‌درخشیدند و ما را آرامش جان و روان می‌دادند.

نتیجه:
این سفر تابستان که در حقیقت خیلی به ما خوش گذشت و احساس تندرستی و راحتی می‌کردیم در پانزدهم شهریور امسال مدت این مسافرت پایان یافت و ما با خوشحالی پس از خداحافظی از دهکده به تهران مراجعت نمودیم بسیار خوش گذشت.

⭐⭐انشا چهارم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
امسال تابستان مثل همه سال‌های دیگر داغ اما پر از شادی و هیجان و بازی بود. برنامه هر روز من بازی با دوستانم بود که به خاطر قولی که به مادرم داده بودم از ساعت ۶ بعد از ظهر شروع می‌شد و ساعت ۸ شب باید در خانه بودم.

بدنه:
بعضی روزها هم با اجازه مادرم به خانه یکی از دوستانم می‌رفتم و چند ساعتی که آن جا بودم با او کاردستی درست می‌کردیم و تلویزیون تماشا می‌کردیم.

امسال برای اولین بار والیبال بازی کردم و آن قدر از این ورزش خوشم آمد که بسیاری از وقت‌هایم را در پارک نزدیک خانه‌مان با دوستانم تمرین می‌کردم و با این که مادرم کمی دلخور می‌شد اما گاهی با پدرم در خانه هم والیبال بازی می‌کردیم.

من باغ وحش را خیلی دوست دارم و تابستان قبل با پدر و مادرم به باغ وحش رفتیم اما امسال به دلیل کار زیاد پدرم نه به باغ وحش رفتیم و نه به مسافرت، اما یک نکته خوب تابستان امسال این بود که به برنامه‌های مستند که درباره حیوانات مختلف هستند علاقه مند شدم.

مادرم می‌گوید برنامه‌های حیات وحش برای ما بچه‌ها بسیار مفید هستند و باعث می‌شوند درباره حیوانات و طرز زندگی آن‌ها بیشتر بدانیم.

من امسال بیشتر از سال‌های قبل کتاب خواندم چون می دانم با مطالعه می‌توانم درباره نقاط مختلف دنیا و فرهنگ مردم کشورهای دیگر بیشتر بدانم.

یکی از تفریحات عالی تابستانی من این بود که شب‌ها به همراه پدر و مادرم به پارک می‌رفتیم و من دوچرخه سواری می‌کردم و اگر اتفاقی یکی از دوستانم هم با خانواده‌اش آن جا بودند بسیار خوش می‌گذشت.

روزهای آخر تابستان ماه محرم بود و من به همراه خانواده در ده روز اول محرم در هیئت‌های عزاداری شرکت کردیم، من به توصیه پدر و مادرم در این روزها به احترام امام حسین (ع) لباس سیاه به تن می‌کنم.

نتیجه:
امسال تابستان چیزهای زیادی یاد گرفتم و به همین دلیل یکی از بهترین تابستان‌های زندگی من بود.

⭐⭐انشا پنجم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
تابستان امسال از سال‌های قبل برای من بهتر بود. اتفاق جالب و هیجان انگیز این تابستان دیدن بازی‌های جام جهانی همراه خانواده بود. همهٔ ما به فوتبال علاقه داریم و چون امسال تیم ملی ایران هم در جام جهانی حضور داشت با هیجان زیاد این بازی‌ها را تا فینال دنبال کردیم.

بدنه:
امسال من همراه خانواده‌ام به شهرهای دیگر سفر کردم و در این سفرها با افراد جدیدی آشنا شدم، همچنین عکس‌های زیادی با گوشی موبایل گرفتم که آن‌ها را چاپ کرده‌ام و در آلبوم شخصی‌ام گذاشته‌ام تا همیشه یاد خاطرات خوب این سفرها در ذهنم زنده باشد.

دوست دارم برای سال بعد یک دوربین بخرم تا عکس‌های بهتری بگیرم و همه عکس‌ها را یادگاری نگه دارم.

برنامه دیگر من برای این تابستان کتاب خواندن بود.

من کتاب خواندن را بسیار دوست دارم. پدر و مادرم می گویند کتاب خواندن باعث می‌شود ما چیزهای جدیدی یاد بگیریم و از تجربیات دیگران استفاده کنیم.

مادرم همیشه تاکید می‌کند: “کتاب خواندن باعث می‌شود غلط املایی ما کم‌تر شود” به همین خاطر من به کلمات نوشته شده در کتاب‌ها دقت می‌کنیم تا املای درست آن‌ها در ذهنم بماند.

همه فکر می‌کنند که تابستان‌ها بچه‌ها فرصت بیش‌تری دارند اما اکثر والدین برنامه‌های زیادی برای تابستان بچه‌ها می‌چینند و این سه ماه تعطیلی آن‌ها را پر از کلاس‌های تابستانی می‌کنند و متاسفانه زمانی برای سرگرمی و بازی آن‌ها نمی‌ماند.

دلم می‌خواهد به پدر و مادرها بگویم ما کلاس‌های تابستانی را دوست داریم اما لطفاً نظرات خودتان را به ما تحمیل نکنید و اجازه بدهید کلاس‌ها را براساس علاقه خودمان انتخاب کنیم در غیر این صورت این کلاس‌ها برای ما بسیار خسته کننده خواهد بود.

نتیجه:
با این که فصل تابستان بسیار دوست داشتنی است اما دلم برای مدرسه و دوستانم تنگ شده بود و خوشحالم مهر ماه آمد و دوباره مدرسه‌ها باز شد. امسال را با انگیزهٔ بیشتری شروع کرده‌ام و دوست دارم خوب به پایان برسانم.

⭐⭐انشا ششم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
هنوز هم مثل کودکی با شنیدن کلمه تابستان سر ذوق می‌آیم و هیجان زده می‌شوم، تابستان برای من یعنی سه ماه استراحت و فراغت از درس و کتاب، گشت و گذار در مزرعه پدربزرگ، مسافرت‌هایی که هر سال به مشهد داریم، رفتن به استخر و ….

بدنه:
تابستان‌های هر سال من بسیار شبیه هم هستند اما هیچ وقت برایم تکراری نمی‌شوند.

امسال نیز مثل سال‌های قبل نیمه اول را بیشتر به تفریح و ورزش پرداختم، در طول هفته کلاس‌های شنا و فوتبال می‌رفتم و شب‌های من نیز به تماشای تلویزیون و دورهمی های فامیلی می‌گذشت و گاهی به همراه خانواده به پارک رفته و شام را در فضای آزاد میل می‌کردیم.

از آن جا که هر سال تابستان یک سفر زیارتی به مشهد داریم امسال نیز برنامه ریزی کردیم تا روز ولادت امام رضا (ع) در مشهد باشیم که حال معنوی فوق العاده ای داشت.

نیمه دوم تابستان بیشتر صرف خرید لوازم مدرسه، کتاب‌ها، وقت گذراندن با همکلاسی‌ها و صحبت درباره مدرسه و ادامه کلاس‌های ورزشی‌ام گذشت.

ما روزهای بین عید قربان و عید غدیر را به منزل پدربزرگ و مادربزرگ در شهرستان رفتیم، گشت و گذار در باغ‌های میوه پدربزرگ و کمک به برداشت محصول و بوی خوش قورمه سبزی‌های مادربزرگ که تا هفت کوچه آن طرف تر می‌پیچد از دوست داشتنی‌ترین قسمت‌های تابستان هر سال من است.

اواخر تابستان و در دهه اول محرم مانند سال‌های قبل در هیئت‌های عزاداری سینه زنی و زنجیر زنی شرکت کردم و به همراه خانواده سیاه پوش حضرت سیدالشهدا و یارانش بودیم. در این مدت به مرور دروس سال گذشته نیز پرداختم تا با انرژی بیشتر برای سال تحصیلی جدید آماده شوم.

نتیجه:
در این روزهای پایانی از یک سو دلم در حسرت تابستانی که گذشت می‌ماند و از سوی دیگر قلبم برای بازگشایی مدارس به تپش می افتد.

⭐⭐انشا هفتم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
به نام خدا. حالا که دیگر تابستان دارد تمام می‌شود و ما آمده‌ایم به مدرسه و آقای معلم یک انشا به ما گفته است بنویسیم دربارهٔ اینکه تابستان خود را چگونه گذراندید من هم این انشا را نوشتم.

بدنه:
امسال تابستان را بسیار خوب شروع کردیم. به غیر آن تکمادهٔ که من را تا آخر تابستان اذیت می‌کرد بقیهٔ چیزها خوب بود. با این حال من فکر می‌کنم که باعث افتخار پدر و مادرم هستم چون پدرم می‌گفت که چشم همه را کور کرده‌ای با این نمره‌های درخشانت.

ما امسال یکماه از تابستان خودمان را در ترافیک جاده‌های شمال گذارندیم. جای شما خالی خیلی خوش گذشت هرچند که به شمال نتوانستیم برسیم و عاقبت دور زدیم و برگشتیم اما مجموعاً خوب بود چون تازه اینترنت 4G را هم راه انداخته بودند و همه سرشان توی گوشی موبایلشان بود و کلی دانلود کردیم.

حالاکه فکر می‌کنم یک ماه از تابستان را هم پای تلوزیون بودیم و داشتیم بازی‌های جام جهانی و والیبال و کشتی را می‌دیدیم. من به پدرم گفته‌ام امسال زنگ ورزش به جای فوتبال می‌روم والیبال. کشتی هم که زنگ‌های تفریح، با بچه‌ها می‌گیریم. هرچند که ما می دانیم فوتبالیست‌ها پول‌های زیادی می‌گیرند اما دیگر گول این چیزها را نمی‌خوریم. والیبالی‌ها هم خفن تر هستند و هم جهانی‌تر از فوتبالی‌ها. آن روزها دلم برای بچه‌های غزه می‌سوخت که نمی‌توانند راحت جام جهانی را ببینند.

نتیجه:
ما یک روزهم توی اینترنت بودیم دیدیم مردم شُر وشُر آب یخ می‌ریزند توی سرشان. نمی‌دانم ولی من هم امتحان کردم و مادرم من را سه روز از خانه بیرون کرد. هرچند چالش خاک هم بود و می‌خواستم آن را امتحان کنم ولی می‌دانستم که نه من تحمل خاک ریختن روی سرم را دارم و نه تحمل تنبیه مادرم را. آنجا هم دلمم برای بچه‌های غزه سوخت که چرا هی خاک و نخاله روی سرشان می‌ریزند.

⭐⭐انشا هشتم تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید⭐⭐

مقدمه:
تابستان امسال خاطره‌های خوبی برای من به جا گذاشت، من و پدر و مادرم از روزهای قبل از شروع تابستان برای تعطیلات سه ماهه برنامه ریزی کردیم چون پدر و مادرم معتقدند تعطیلات و تفریحات باید در جهت رشد ما بچه‌ها باشد و به همین دلیل هر سال سعی می‌کنند علاوه بر مسافرت چند روزه در کلاس‌های تابستانی نیز ثبت نام کنیم.

بدنه:
من امسال در کلاس‌های آموزش شنا ثبت نام کردم که برایم بسیار مفید بود و قصد دارم از این به بعد نیز در اوقات فراغت به استخر بروم تا مهارت شنای خود را افزایش دهم.

علاوه بر شنا، به توصیه مادرم سعی کردم دروس امسال را مرور کنم تا آمادگی لازم برای ورود به پایه جدید را داشته باشم.

پدربزرگ من باغ درخت انگور دارد و ما هر سال تابستان در زمان برداشت انگور به منزل آن‌ها می‌رویم تا در چیدن انگور کمک می‌کنیم، آن‌ها علاوه بر باغ انگور، باغ بسیار قشنگی از درخت‌های گوجه سبز، سیب و گردو دارند که مخصوصاً در فصل تابستان بسیار تماشایی و سرسبز است. یکی از آرزوهای من این است که یک روز باغ بزرگ و زیبایی مانند باغ پدربزرگم داشته باشم.

ما امسال دو بار به مسافرت رفتیم، اوایل تابستان به مشهد مقدس سفر کردیم و در مسیر برگشت از سمت شمال، به اصرار ما بچه‌ها، به دریا رفتیم. بازی در ساحل و آبتنی در دریا خاطرات خوشی برای من و همه خانواده‌ام به همراه داشت.

اواخر تابستان نیز به اصفهان مسافرت کردیم که یکی از بهترین سفرهای دوران زندگی‌ام بود و در طول سفر از نواحی توریستی و دیدنی اصفهان از جمله سی و سه پل، میدان نقش جهان، پل خواجو و باغ پرندگان دیدن کردیم.

نتیجه:
با فرا رسیدن ایام محرم و عاشورا و تاسوعا دوباره به منزل پدربزرگم رفتیم تا در هیئت‌های عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت کنیم، این هیئت‌ها از شب اول محرم در دسته‌های سینه زنی و زنجیرزنی به عزاداری می‌پردازند و روز عاشورا میزبان هیئت‌های مختلف از مناطق همسایه هستند.

نوشتن انشا، سفری است به دنیای اندیشه و احساس که با هر کلمه جان می‌گیرد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد و به خلق انشایی زیبا کمک کرده باشد. اگر از این مقاله لذت بردید، حتماً به «زنگ انشا» سر بزنید و با دیگر مطالب ما همراه شوید تا تجربه‌ای لذت‌بخش‌تر از نوشتن داشته باشید. خوشحال می‌شویم نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما به اشتراک بگذارید تا «زنگ انشا» همراه بهتری برای شما باشد!

منبع
talabgam-ba-gam
دکمه بازگشت به بالا