انشا در مورد ادب از که آموختی با مقدمه بدنه نتیجه

نوشتن انشا فرصتی است برای بیان احساسات، تخیل و خلاقیت. با هر جملهای که روی کاغذ میآوریم، پنجرهای به دنیایی تازه باز میشود و توانایی تفکر و تحلیل ما تقویت میشود. «زنگ انشا» همراه شماست تا با ایدهها و راهنماییهای متنوع، این مسیر زیبا را جذابتر و پربارتر کنید. هر انشا یک داستان تازه است که از دنیای ذهن شما روایت میشود! در ادامه “انشا در مورد ادب از که آموختی با مقدمه بدنه نتیجه” برای شما آماده کرده ایم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
⭐انشا اول در مورد ادب از که آموختی⭐
مقدمه
زندگی پر از درسهایی است که گاهی از جایی که انتظارش را نداریم، میآموزیم. یکی از زیباترین ضربالمثلهای فارسی که این حقیقت را به خوبی بیان میکند، “ادب از که آموختی؟ از بیادبان” است. این ضربالمثل به ما نشان میدهد که حتی از رفتار ناپسند دیگران هم میتوانیم چیزی یاد بگیریم و آن را بهعنوان چراغ راه خود در زندگی قرار دهیم.
بدنه
ادب یکی از ارزشمندترین ویژگیهای انسانی است که ریشه در فرهنگ و تربیت دارد. اما همیشه قرار نیست این ویژگی را تنها از افراد باادب بیاموزیم. گاهی رفتارهای نادرست دیگران به ما این فرصت را میدهد که تفاوت میان ادب و بیادبی را بهتر درک کنیم. برای مثال، وقتی کسی در جمع به دیگران بیاحترامی میکند، این رفتار ناخوشایند میتواند هشداری باشد که ما هرگز نباید چنین رفتاری را در زندگیمان داشته باشیم.
در زندگی روزمره، ممکن است با افرادی روبهرو شویم که با رفتارهای تند یا گفتارهای ناشایست، ما را آزردهخاطر کنند. در این مواقع، به جای عصبانی شدن یا تقلید از رفتار آنها، میتوانیم از این تجربه برای ساختن شخصیت خود بهره بگیریم. وقتی کسی با صدای بلند در یک محیط عمومی صحبت میکند، این رفتار به ما یادآوری میکند که آرامش و احترام به دیگران چقدر ارزشمند است.
این ضربالمثل به ما میآموزد که هیچ تجربهای در زندگی بیفایده نیست. حتی اگر از یک انسان بیادب چیزی نیاموزیم، حداقل میدانیم چه چیزی را نباید انجام دهیم. بهعبارتی، بیادبی دیگران به ما نشان میدهد که ادب چه اهمیتی در تعاملات انسانی دارد و چگونه میتواند به ارتقای روابط اجتماعی کمک کند.
نتیجه
در پایان، ضربالمثل “ادب از که آموختی؟ از بیادبان” پیامی عمیق در خود دارد. این پیام به ما میگوید که در زندگی، حتی رفتارهای ناپسند هم میتوانند درسآموز باشند. با مشاهده رفتارهای منفی دیگران، میتوانیم از تکرار آنها اجتناب کنیم و راه و رسم صحیح زندگی را بیاموزیم. بیایید همیشه تلاش کنیم که خودمان منبعی از ادب و احترام برای دیگران باشیم و به یاد داشته باشیم که حتی از ناپسندترین رفتارها نیز میتوان نکتهای مثبت برای یادگیری یافت.
⭐انشا دوم در مورد ادب از که آموختی⭐
مقدمه:
هر بچه مدرسه ای در دبستان با جمله معروف ادب از که آموختی آشنا شده است و زمانی به کار می رود که ما با دیدن کار های زشت دیگران به بد و ناپسند بودن آن کار پی می بریم و سعی می کنیم آن را انجام ندهیم.
بدنه:
این ضرب المثل از زمان های خیلی قدیم به وجود آمد در آن زمان فرد حکیمی شاگردان زیادی داشت، که بسیاری از آنها بی ادب بودند از حکیم پرسیدند چطور با این شاگردان رفتار می کنی، گفت هر کار بی ادبی و ناشایستی که از شاگردی ببینم سعی می کنم آن را به خاطر بسپارم تا مرتکبش نشوم. از آن زمان بود که ضرب المثل ادب از که آموختی؟ از بی ادبان رواج پیدا کرد.
در خانواده ما مودب بودن خیلی مهم است و همیشه به من می گفتند مودب باش. من هم در مدرسه همیشه سعی کردم مودب باشم با وجود اینکه دوستی داشتم که رفتارهای زشت و بی ادبی می کرد ولی سعی کردم از انجام آنها پرهیز کنم.
نتیجه:
یک روز از پدرم پرسیدم چرا آنقدر ادب مهم است و معنی جمله ادب از که آموختی به چه معناست. پدرم گفت سالها پیش لقمان حکیمی بود که از نظر علم، دانش و حکمت از تمام مردم زمان خود بالاتر بوده است. ادب از که آموختی نیز از نصایح لقمان به پسرش است که می گوید با عقل خود کارهای نادرست از درست را تشخیص بده و با دیدن کارهای بی ادبی دیگران خودت آنها را انجام نده.
⭐انشا سوم در مورد ادب از که آموختی⭐
مقدمه:
من در خانواده ای بزرگ شدم که احترام، ادب و مهربانی بسیار با ارزش هستند. من از همان دوران کودکی یاد گرفتم چگونه مودبانه با مردم احوالپرسی کنم، خواسته های خود را به شیوه ای اخلاقی بیان کنم، کنجکاوی خود را ابراز کنم و بدون جیغ و فریاد زدن خواسته های خود را بیان کنم.
بدنه:
پدرم همیشه می گفت تنها با مودب بودن می توانی خیلی سریع با دیگران ارتباط برقرار کنی و درکارها و زندگیت موفق شوی.همیشه با لبخند به مردم سلام کن و هیچ وقت چیزی نگو که سبب رنجش دیگران شوی.
یادمه وقتی پدرم داشت در مورد ادب صحبت می کرد، در مورد ضرب المثل ادب از که آموختی؟ به من توضیح داد تا بهتر متوجه مفهوم ادب شوم،او گفت پسرم تو الان به سنی رسیدی که خوب را از بد تشخیص بدی اگر در مدرسه متوجه کارها یا حرف های بی ادبانه و زشت دانش آموزان یا دوستانت شدی یاد بگیر که آنها را هیچ وقت تکرار نکنی.
همیشه گفتن کلمات جادویی “متشکرم” و “لطفا”بهترین نمونه های ادب است که دیگران احساس خوبی نسبت به شما پیدا می کنند. مثلا اگر کسی به خاطر کاری که انجام دادی از تو تشکر نکرد تو یاد بگیر که اگر کسی کاری برایت انجام داد از او تشکر کنی. یا اگر کسی به تو ناسزا گفت این عمل را تکرار نکن. چون افراد با فهم و شعور با دیدن رفتار بی ادبانه دیگران می توانند مودب شوند.
من هم با حرف های پدرم موافق هستم چون مودب بودن سبب می شود زندگی خودمان بهتر شود و نیازهای اجتماعی مان برای موفقیت رشد کند.
نتیجه:
هر کس نظرات متفاوتی در مورد مودب بودن یعنی احترام گذاشتن به دیگران دارد. اما در کل انسان برای پیشرفت باید مودب باشد. اهمیت مؤدب بودن را در این جمله معروف می توان توصیف می کرد: ادب از که آموختی؟ از بی ادبان.
نوشتن انشا، سفری است به دنیای اندیشه و احساس که با هر کلمه جان میگیرد. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد و به خلق انشایی زیبا کمک کرده باشد. اگر از این مقاله لذت بردید، حتماً به «زنگ انشا» سر بزنید و با دیگر مطالب ما همراه شوید تا تجربهای لذتبخشتر از نوشتن داشته باشید. خوشحال میشویم نظرات، پیشنهادات و تجربیات خود را در بخش دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید تا «زنگ انشا» همراه بهتری برای شما باشد!